ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
خواب دیدم که خیال تو به مهمان آمد
گوئی از نقد شبابم به شب قدر و برات
گنجی از نو به سراغ دل ویران آمد
ماه درویش نواز از پس قرنی بازم
مردمی کرد و بر این روزن زندان آمد
دل همه کوکبه سازی و شب افروزی شد
تا به چشمم همه آفاق چراغان آمد
وعده وصل ابد دادی و دندان به جگر
پا فشردم همه تا عمر به پایان آمد
ایرجا یاد تو شادان که از این بیت تو هم
چه بسا درد که نزدیک به درمان آمد
یاد ایام جوانی جگرم خون میکرد
خوب شد پیر شدم کم کم و نسیان آمد
شهریارا دل عشاق به یک سلسله اند
عشق از این سلسله خود سلسله جنبان آمد
دل همه کوکبه سازی و شب افروزی شد
تا به چشمم همه آفاق چراغان آمد
حیدربابا ، همیشه سر تو بلند باد
حیدربابا ، سنوْن اوْزوْن آغ اوْلسون !
از باغ و چشمه دامن تو فرّه مند باد
دؤرت بیر یانون بولاغ او ْلسون باغ اوْلسون !
از بعدِ ما وجود تو دور از گزند باد
بیزدن سوْرا سنوْن باشون ساغ اوْلسون !
خیلی ممنون بخاطراین شعربسیارزیبا![](http://www.blogsky.com/images/smileys/101.png)